حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور

متن مرتبط با «حرف» در سایت حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور نوشته شده است

حرف دویستو شصت و هفتم....رها

  • سلام وبلاگبعد مدت ها سلاماونقد گذشته که الان که بعد مدت ها رفتم نوشته ی قبلی رو خوندم دیدم هیچی ازش یادم نمیادهیچیاینکه چرا نوشتمش اینکه توی چه حالی نوشتمنمیدونمچون همیشه برات تعریف کردم اینقدر بگم که خیلی گذشتهخیلی اتفاقات افتادهزیاد تغییر کردماصلا میدونی چیه وقتی به تغییراتی که کردم مخصوصا توی این دو سه سال گذشته فکر میکنم عملا پشمام میریزهوای وبلاگ خیلی حرف دارماصلا بخدا نمیدونم چجوری برات تعریف کنمزیاده اقاجان زیادهمثلا گفتم که رفتیم شمال؟گفتم که عاشق تر شدم؟گفتم که دچار ترمای یاداوری ام؟گفتم که حسابی حالم گرفته میشه وقتی یهو بی هوا جایی که نباید میرم به گذشته؟اینو چی گفتم که تو هر گوشه ای از چیزایی که تجربه میکنم میگه عهههههه «پس قرار بود تو بیایی و من نمیداستم»واقعا هم که اینهمه ساااااال کجا بودی ماه زیبای من؟از گوشه اتفاقات جدید اینه که من آزمون رو قبول شدم تقریبا منتظر نتیجه ی آخرمدلم میخواد خیلی چیزا بگم ها ولی طبق معمول پرم از کارای ناتموممیام حالابرام دعا کن با حال خوب بیام!یا حق [ پنجشنبه دوازدهم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 18:49 ] [ سیلوانا ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصتو پنجم...ناموفق

  • میدونی وبلاگ الان داشتم به این حجم از ترس و نا امیدیم فکر میکردم که دلیلیش چی میتونه باشهچی میتونه باشه جز تمام شکست هام،حالا من الان چرا باید بتونم در مورد شکست های بزرگ تو این سن و سال حرف بزنم؟واقعا چرا؟اصلا انصاف نیسشایدم الان در راستای شکست نباشم ها ولی حالم بدجووووری گرفته وقتی متوجه میشم نمیتونم خوشحالی و ذوق صدمو بذارمترس از نشدن اونقدر در من زیاد شده که حالم داره از وضعیت موجود بهم میخورهمیخوام این پست رو ثبت داعم بکنم تا بتونم برم بقیه پست هامو بذارم بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصت و ششم.....پریود

  • سلام وبلاگالان حق دارم یعنی خودم این حق رو به خودم میدم که هر چی دلم میخواد بگم شاید رچون پریودمشاید چون روز اولهشاید چون شیفت صب بودم با کسیس که دلم نمیخواستهشاید چون شیفت عصر هم هستم با اینهمه دردشاید چون دوتا قرص خوردم و یه شیاف گذاشتم ولی هنوز درد دارمشاید چون گردنم داره میشکنهشاید چون دلتنگمشاید چون دل گرفته امشاید چون عصبی امشاید چون خودمو محق میدونمشاید چون من خیلی بدبختمشاید چون الان حالم بده واقعا بدشاید چون دلم شدیدا گرفتهشایدشایدم هیچ حقی ندارم.لعنت به همه چیز بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصتو چهارم....قیاس احمقانه

  • سلام وبلاگباز من اومدم تا برات از چند روز اخیری بگم که خوب بود و پر از ترسدوباره دارم تو روز های خیلی خیلی عجیبی قدم میزنم روز های پر از شک تردید و ترس و تشویش و نگرانی و البته خاص و دلبرانهاونقدر شرایط عجیبی رو دارم از سر میگذرونم که واقعا یهو دلم میخواد برم تشو ببینم برگردم که حداقل اگه بازم خوب نیس ادامه ندماز تا ته یه داستان رو رفتنالان بعد از چند روز از متن بالاس یعنی ثبت موقت بودو اونقدر الان تو مود دیگه ایم که ترجیح میدم موضوع بالا در همون حدود چند خط بمونهمنی که باید بدونم قضیه چیه و قرار بوده چی باشه میدونمبریم برا چس ناله؟بریمیا حق بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصتو سوم.....پیرهن مردونه ی سورمه ای

  • سلام وبلاگنمیدونم پریودم یا چیشایدم وایبی که موزیک داریوش تو اتاق ایجاد کرده باعثش شدهواقعا نمیدونمدر حال گذاشتن مانتو ها توی چوب لباسی و آویزون کردنشون یهو چشمم میخوره به پیراهن سرمه ای چهارخونه ای که خیلی سایزمهرنگ و روش رفته ولی برام عزیزهبه حد و میزانی همراه خودش خاطره داره که من میشینم کف اتاق میرم تو فکر این که چطور شئ به شئ اینجا میتونه که برای خودش یه بغل پر باشه از روز و شب و خاطره و خنده و گریهلخت میشم و پیراهن رو به تنهایی تنم میکنمسفیدی و صافی پاهام یه تضاد خیلی قشنگ داشت با این سورمه ای رنگ و رو رفتهیقه ای که ناشیانه بستم و کج و کوله اس ولی استخون قشنگ ترقوه ام نمیذاره زیاد بهم ریختگی یقه به چشم بیادموهایی که دیگه خیلی بلند شده و بعد از ورفایل جدیدم این روزا همه تو تلگرام بهم پیام میدن دختر باز که موهای تو خیلی بلند شدهاین لامصبا رو چی میزنی که اینقدر خوشکل و خوش حالتن؟چی میخوری تو که اینقدر تند بلند میشن؟موهام گوجه بستم بالای سرم و اتفاقا خیلی قشنگ فیکس شدهچتری هایی که دیروز یه مقدار کمی بهش حالت دادم رو پیشونیم ریخته و منو قشنگ تر کردهوبلاگ واقعا منو قشنگ تر کردهمن به آیینه نگاه میکنم و یه عالمه قشنگی میبینممیرم جلو زل میزنم به لبام که رژ لب نصفه و نیمه داره از وقتی از بیمارستان اومدم لبای قشنگی که همیشه در مورد قشنگی شون شنیدم از این و اون......مژه های پرپشت حالت دار و فر خورده ای از وقتی تتو بن مژه کردم قشنگی شون چند برابر شدهنگاهم قفل مردمک سیاهی میشه که دیگه طاقت نداره و کم کم داره میلرزه!!!میدونی ویلاگ دنیا پر شده از آدمایی بی رحمی که اگه درست چشماشون رو باز کنن خیلی چیزا به چشمشون میاد خیلی چیزا.......نشستم کف اتاقلب تاب گذاشتم رو پامصورتم خیس از اشک شدهو, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصتم....بهار امسال

  • سلام وبلاگ چند وقتی هست که بهت سر نزدم یعنی نشده که بشهمیدونم قضیه وقت نیس اینو خودمم میدونم نمیدونم این چه رسمیه که کلا وقتی من حالم شدید گرفته اس یاد رفقای قدیمی خودم میفتمنمیگم فقط اینجور موقع ها میام سراغت ها ولی کلا وقتایی که یذره سرم شلوغ از نوع خوبش میشه کمتر مینویسم شایدم این بد نیس اصلا من الان در حال شماتت خودم نیستم ولی میشه اینم گفت دارم خودم رو برای خودم توصیف میکنمالان دوباره سابجکت رو دیدم و بهار امسال برام پررنگ شدبهاری که از یک یکش رنگ دیگه ای داشتزمستون من رنگش رو نیاز داشتم مخصوصا بعد از زمستونی که پشت سر گذاشتممیدونی چیه همین الان یاد اون عکس نوشته ی پروفایلم افتادم که میگفت زمستون تموم میشهبهار میادبرای من اگه باز ختم نشه به یه زمستون سرد میشه گفت بهار خوبی شروع شده بهار سبز که نه اگه برای من قراره فصلی خوشکل باشه احتمالا نارنجیه حتی اگه اون فصل بهار باشه بازم نارنجیه بهار نارنجی داشتمدر مورد همین الانم هم میتونم برات توضیح بدممن الان نشستم تو استیشن با لب تاب روی پام ساعت ۹ و نیم شبه و به قول زهرا چون ترکیب ترکیب خوبی بود پاشدم اومدم اینجا با زهرا فیلم ببینمالان اگه بخوام آرزویی بکنم احتمالا نارنجی موندن این فصلهاگه بخوام خدافظی هم بکنم الان احتمالا ناگزیرم این کارو بکنم چون زهرا داره میاد پیشمحتی اینم نمیدونم بعدا قراره برات بقیشو بگم یا نه ولی فعلا خدافظ عزیز دلمیا حق بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصت و یکم...مارگزیده

  • سلام وبلاگالان میخوام برات از حس مار گزیدگی بگمشنیدی که میگن مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه من یه همچین حسی دارم تا میخواد یذره حس خوب دوست داشته شدن زیر زبونم مزه کنه از ترس اینکه نکنه قراره یهو تهی بشم و خالی از ترس اینکه نکنه قراره با حجم زیادی از غم رو به رو بشم میترسم و دیگه نصف حس خوبم رو میگیره و کوفتم میکنهسلام دوباره اگه همین الان کسی تصمیم نگیره بیاد ویزیت بگیره میخوام ادامه بدم متن بالا رو بعد چند روزاره شیفتم و طبق معمول هوس کردم بیام بریزم بیرون اون چیزایی رو که هیچ جایی جز اینجا نمیتونم بگماومدم از ترس برات بگماز اینهمه هراسی که دارمابراز علاقه هایی که تو دهنم میماسهوکلا دلی که زیادی میلرزهنمیدونم خدا اصلا دوسم ئاره یا نه که این چیزا رو داره میذاره سر راهم-نمیدونم داستان چیه ولی میدونم برام شکست بسه دیگهواقعا بسهاز ته قلبم از خدا میخوام حال همه رو خوب کنه ولی اون ته تهش منو هم یادش نرهباشه خدا؟؟!خدایا میشه حالمو نگیری؟میشه عجزانه ازت بخوام حالمو نگیرییا حداقل بیای توضیح بدی صریحا مشکلت با من چیهمنی که این گوشه ی دنیات نشستم دارم ماستمو میخورم با هیچ بنی بشری هم کار ندارمباشه پس؟میشه من که اینقدر دختر خوبیم رو روزگار برام تلخ نکنی؟!راستی وبلاگ از این حرفا گذشته بهت گفتم که ماشین دارم؟اهوم بالاخره من الان چند ماهی میشع که ماشین دارم وبلاگو از این بابت خوشحالم میدونم که توام خوشحال شدییا حق [ یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 13:3 ] [ سیلوانا ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو شصت و دوم….قانون تکراری همیشه

  • سلام وبلاگقانون تکراری فراموش کردن خودمون رو دارم اجرا میکنماومدم اعتراف کنم به عمق این حماقت تا شاید توام دعوام کنیحالم خوب نیس و خیلی زوده برای خوب نبودن حالمقبول داری؟تو چی فکر میکنی وبلاگ به نظر توام یه چیزی این وسط درست نیس؟توام فک میکنی درصد اشتباه داره میره بالا؟راستی به نظرت مغز عزیزم کی میخواد دست برداره از مقایسه؟!یا حق وبلاگ فعلا برم باز میام پیشت قطعا [ شنبه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۲ ] [ 1:45 ] [ سیلوانا ] [ ] بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پمجاهو ششم....دلتنگی

  • سلام وبلاگ ببخشید که میخوام اینفدر بی مقدمه همه چیزو شروع کنم دلی حالم بد خرابه بدوبلاگ دلم تنگ شده خیلی هم تنگ شدهدلم تنگ شده وبلاگ برای صفر تا صد اون لوکیشنبرای اون اتاق برای اون صندلی. و میزدلم گر میکشه برای اون آشگزخونه ای که توش آشپزی میکردمدلم تنگ شده ولی حتی حق ابراز ندارمدلم تنگ شده ولی هیچ کاری ازم برنمیادوبلاگ حالم خیلی بدهمیگن غم پذیرفتنیه و پس زدنی نیست و من تو همین مراحل دردناک پذیرش غممدوس دارم ساعت ها زار بزنمدوس دارم صب تا شب شیفت باشم دوس دارم همش سر کار باشم و هیچی حس نکنم هیچکس باهام کار نداشته باشهنو دنیای بدی گیر کردمحال روحیم بده و دارم به بدترین شکل ممکن امسالو تموم میکنمدیگه از بلا هایی که این سال جدید داره سرم میاره خسته شدمحالم از این سال بهم میخوره از این ۱۴۰۱ نحسخدایا دیگه توان ندارمدلم داره میترکه از این همه غم و دلتنگیدوست دارمبرم حرم بشینم وسط صحن زار بزنم دوس دارم طلبکار باشم ولی اخه طلب چیو از کی بخوام منمن همه چیزو میدونستم و ......خدایا کمکم کن من به کمکت نیاز دارممن این گوشه از زمینت نشستم و همه ی نگاهم به تودلم بدجور پر شده و داره میترکه دیگه احساس میکنم دارم کم میارم ولی مث همه روزای دیگه زندگی واقعا هیچکسو ندارم خدا که دردمو بهش بگمهمچنان خودتی و خودت خدایا ما بنده هاییت رو که بلد نیستیم مث بقیه بنده هات حرف بزنیم با آدماماهایی که درد همه رو میشنویم و توانایی گفتن درد خودمون رو نداریم دریابخدایا مگه من کیو دارم جز تو؟چرا درد دلمو کم نمیکنی؟خدایا چرا به داد دل من نمیرسی؟یک ساله دارم صدات میزنم خداتو میدونی که من یک ساله چی کشیدمتو میدونی که دارم از چی حرف میزنمخدایا حالم بده به توجهت و نگاهت نیاز دارم حالم اصلا خوب نیس!داره ماه رمضون میاد, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پنجاهو چهارم

  • سلام وبلاگ بهت نیاز دارم که مثل یه آدمیزاد بیای پیشمبیای و‌بشی دونفریدونفری که انگار تو کل دنیا فقط همو دارنالان و همین لحظه من فقط تو رو دارم وبلاگوبلاگ خدا جرا آدماشو اینجوری تنها میذارهچرا دستشونو ول میکنه؟ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پنجاهو پنجم....وبلاگ

  • سلام رفیق قدیمیاونقدر تنها شدم که حس میکنم دیگه وقتشه باز یعالم دو نفری بشیمدو نفری که تا یه لیوان آب میخورن میان همو خبر دار میکننچی دارم میگم تو که هیچ وقت چیزی نمیگی مث همه رابطه های دیگم اینم یه طرفه اس من میام جلو و طرفم نمیاداینم مث همون مث همه اون روابط که من تک و تنهاممیگم وبلاگ به سرم زده قالبت رو عوض کنم عید داره میاد لباس نو نمیخوای تو دختر؟میگم وبلاگ راستی دیدی چقدر آدما بدن؟دیدی چقدر رو مخن دیدی چجوری دستتو ول میکنن جایی که نیاز داری کسی پشتت وایسه؟وبلاگ جدی جدی دلم میخواست شازده کوچولو شم و برم سیاه خودمخودم باشم و خودمهیچ کس رو نه ببینم و نه صداشو بشنومالبته اون گل داشت ولی من همونم نمیخوام دیگه!وبلاگ هیچی نمیخوام هیچیحالم بدهاین روزا از خودم بدم میاد خیلییییی!از عامل این نفرت از خود هم بدم میادنمیدونم واقعا دیگه باید چیکار کنم ولی میدونم که عصبی ام و ناراضیو از خدا میخوام فقط از خدا میخوام این روزا رو برام آسون کنهخودش یجوری بگذرونهوبلاگ من برم یه نگاهی به پرونده محجوربین بندازم چون رفت ترخیص از اون طرف نگاهی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پنجاهو یکم......یک دنیا حرف

  • سلام وبلاگ بعد مدت ها سلامنبودم که بگم چه ها به سرم گذشته و چقدر تغییر کردم تو همین مدتشایدم تغییر نکردم ها ولی تا دلت بخواد مجبور شدم رفتار و واکنش های متفاوتی داشته باشم نسبت به اتفاقات اطرافمعجیب تنها شدمسرم شلوغ کردم روزام میگذرونم به امید فراموشی اوضاع و احوالمبا شخصی به اسم تینا دوست داشتمخیلی قوی تر از پارسال همین موقع ام اینو حداقل مطعنممیخوام خیلی قوی تر بشم وبلاگ به کمک تو قبل از همه نیاز دارم چون میدونم اینجور موقع ها شدیدا به تویی نیاز دارم که باهات حرف میزنم و قضاوت نمیشموبلاگ من آدم دوست داشتنی ام؟!از کجا بفهمم؟!میخوام برم یه سریال کره ای دانلود کنم ببینمنمیدونم فازم چیه!فیلم ندیده البته زیاد دارمیا حق بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پنجاهو دوم......یک دنیا خشم

  • سلام دلبرسلام وبلاگ سلامخیلی عصبانیمخشمگینمنمیدونم چطور خشمم کم کنماز مامان عصبانیماز کاراز وضعیتماز حس و حالماز آرامشی که نیساز ....دلمقبل از هر چیزی از خودم و دلم و روزگارم عصبانیممن احمق ترین ادم زمینممیدونستی وبلاگکسی که همه دلشون برام میسوزه اونقدر که احمقم و بی فایدهوبلاگ جدی جدی خیلی عصبانیم اصلا نمیدونم چه کنموبلاگ لدفا برام دعا کنلدفا!یجور عجیبی احساس خالی شدن تهی شدن و بی حسی میکنمیا حق بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو پنجاهو سوم...مشهد خالی

  • سلام وبلاگ خودم فکر نمیکردم یه روز تو ای سی یو بیام پست بذارمولی خانوم سعادت بهم اینترنت داده و من میتونم از اینترنت استفاده کنماومدم از این بگم که به تازگی از مشهد برگشتم اپه میپم به تازگی یعنی دیشب رسیدممیشه گفت که من وقتی داشتم میرفتم و وقتی داشتم میومدم حالم داغون بود ولی بازه ای که پیش شکیبابودم اوکی شده بودمداغون بودم و حالم بد میشد از دیدن همه چیزایی که قبلا با ذوق نشونشون میدادماز تک تک کافه های صارمی میگذشتیم و من اعصابم خورد بوداز تک تک پارک ها رد میشد ماشین و من حال خوشی نداشتم از دیدن همه شونپارک ها،کافه ها،جام عسل،کوه سنگی لعنتی....دیدن همش اذیتم میکرد ولی به قول کتابا رنج لازمه این اذیت شدن ها لازمه این دیدن ها برام لازمهجالبه اونقدر عاقل هستم که بفهمم تمام تصمیماتی که توی این بازه زمانی میگیرم و تمام کار هایی که الان انجام میدم اشتباهه و بعدا از همه شون ئشیمون میشم ولی متاسافنه هنوز اونقدر قوی نشدم که بتونم جلوی خودم وایسم و متوقف کنم این تصمیمات و این رفتار ها رووبلاگ حالم خوش نیسخدایی راه نداره تو بشی ادم و بیای پیشم؟خداییش نمیشه داشته باشمت همینجا؟وقتی برگشتم هم توی ماشین پریود شدم و دوباره داغون تر از قبل ولی چه کنم که نه دست من بود نه هیچ گس دیگه فقط و فقط تنها راهم گذروندنشحالم بده ولی باز صد رحمت به این روزامن بدترشم دیدمخدا قراره دستمو بگیرهخودش قولش داده قول داده یا صبرش رو بده یا ....میدونی چیه وبلاگ دیگه نمیدونم چی میشه حتی پنج دقیقه بعد رو هم نمیتونم پیش بینی کنم چه برسه به بعد تر هاوبلاگ اون روز داشتم با زهرا حرف میزدم میگفت باید یه آدم امن داشته باشیممن ادم امنی چند نفری هستم ولی ادم امن ندارمو این خیلی شرایط رو برام سخت تر کرده!وبلاگ میشه بهم کمک, ...ادامه مطلب

  • حرف دویستو چهل و نهم.....دلم خواست بنویسم

  • سلام وبلاگیادته اولین نوشته هام پر بود از ایموجی؟اصرار داشتم انتقال بدم احساسمو به نوشته هاولی مدت هات که حتی از گذاشتن نقطه ته جمله هامم صرف نظر میکنماینکه خودم شنونده ی خودمم حس عجیبیه اینکه نیاز ندارم خودمو برای کسی اینجا توضیح بدم حس خوبیاین فیلم جدیده که شروع کردمونزدیاین ویژگی دختره که دلش حتی ذره ای برای قضاوت بقیه مهم نیس و حرف امشب معلمش که بهش گفت این یک «موهبته» حس جالبی بهم داددلم خواست منم همین باشم اگه چه نیستمتمام زورمو میزنم ها تمام تلاشمو میکنم که خودم برای خودم باشم ولی نمیشه که نمیشه که نمیشه لامصب جون به جونم کنن برای خوشامد دیگران خیلی مواقع خودم نیستم!چی بگم شاید رسمه رسم زندگی روی زمینیجور عجیبی از وقتی مریخو دیدم دلم میخواد برم یه کره ی دیگهیه ادمای دیگه یجور زندگیه دیگهاز سر کار بگم؟از فرهاد چی؟از اون چی!نمیدونم اینقدر ذهنم شلوغه که نظم دادن به اینا حس خستگی میده بهم و فرار و خب غالبا هم در حال فرارم از همین افکار حسین بهم پیشنهاد داد!چه دنیای عجیبیه ناموساپیشنهادش رد کردم مطلقا و به خودم یاداور شدم در صورت وسوسه شدن برای قبول کردن این پیشنهاد حال نزاری دارم از این میزان ابلهیت این تایم وسعی کردم آدم باشم!بارضا دوست شدم،نمیدونم هنوز زوده برای گفتن این ولی حس بدی به دوستی مون ندارم شاید دوستی خوبی باشهبا زهرا میخوام برم تهران یکی دو هفته دیگهمیخوام خودم برای خودم وقت بذارم!وبلاگ کاش میفهمدیم تهش چه خبره،نه؟؟؟؟؟!شایدم نهیا حق بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها