حرف دویستو سیو ششم...شب ها

ساخت وبلاگ

سلام وبلاگ

روزگاری میگذرونم بس عجیب

احساس میکنم خدا نشسته برای فقط من یه صندلی گذاشته داره نگاهم میکنه ببینه از این یکی چطور عبور میکنم

شب های خیلی طولانی دارم میگذرم اونقدر صبح ها دیر شروع میشه

واقعا واقعا دلم میخواد بی حس بشم

دلم میخواد یجوری عبور کنم از این برهه زمانی

خدایا میشه یعنی بیام پست بذارم بگم تموم شد؟

وبلاگ به نظرت چقدر باید صبوری به خرج بدم تا وقتی که بیام بگم تموم شد

چند شب طولانی دیگه رو باید صبح کنم وبلاگ؟

امروز احتمالا فاطمه خاله بیاد پیشم

شاید بین کلی حال داغونم شاااید خبر خوبی باشه دیدن یه ادمیزاد که یکم باهاش وقت بگذرونم

نمیدونم واقعا درمونده ام و حال این روزام بدجور داغونه

به قول بابا بازم توکل به خدا     

یا حق                                                 

حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور...
ما را در سایت حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niyazbano76 بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 8 تير 1401 ساعت: 19:24