صد وسومین حرفم...این روزا

ساخت وبلاگ
دارم سعی میکنم زندگی رو خط خودش پیش بره وبه دست و پاش نپچم

دارم سعی میکنم خودمو بی توجه نشوم بدم

دارم سعی میکنم به خودم نیارم چمه

میدونی چیه خیلی چیزا داره اطرافم تند تند پیش میره ولی من هی به خودم نمیارم

هی میگم بزا پیش بره ببینم به کجا میرسه

یاد گرفتم که باید روزی یه بار تلفن بزنم به ادمایی که براشون مهمه هی توضیح بدم هی ....

هی بگم چطوری داره پیش مره

هی دروغ بگم هی

میدونی وقتی ول میکنم اوضاعو به حال خودش هیچ وقت این ترس رهام نمیکنه که این روزا, تموم میشه چیزی نمونده تا روبه وریی با واقعیت

همش میترسم از اینده پیش روم

مامان زنگ میزنه

.....................

با بچه ها چت میکنم

بیرون میرم 

مهرداد وشکیبا رو میبینم

فاطمه و هادی رو میبینم

محمد و مهلا 

سحر و مهران

 زهرا و حسن

 نعیما و یونس

و فقط میتونم بگم اه....

بگم اه از این همه کمبود یه چیز عظیم تو زندگیم

حسود میشم

دارم احساستمو از دست میدم حقیقتا

یا حق

چقد دورم از این حس چقد دور.....

حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور...
ما را در سایت حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niyazbano76 بازدید : 125 تاريخ : جمعه 23 آذر 1397 ساعت: 21:24