جرف نودو هشتم...من

ساخت وبلاگ

سلام وبلاگ

اومدم اراجیف گویی...

الان که دارم تایپ میکنم تو خونه خودمونم،و با لب تاب محمدم

تو حال قراعته اقایونه صداشونو میشنوم

اومدم این اتاق و باید تظاهر کنم نیستم

تظاهر کردنو که خوب یاد گرفتم

تظاهر به نبودنم یکی از موارده که البته اصلا سخت نیس

کاش میشد چشامو ببندم و وقتی باز میکنم تو دنیای دیگه و شرایط دیگه ای باشم

کاش میشد تظاهر به نبودنم به تظاهر ختم نمیشد

دلم خیلی میگیره وقتی به ایندم فک میکنم وبلاگ

خیلی حالم بد میشه از چیزایی که وجود داره تو زندگیم و نمیتونم تغییرشون بدم

امروز دیگه تند با رضا برخورد کردم

نمیدونم چرا برخورد و برداشتش از من این بود

خب طبق معمول به این میرسیم که هر کسی توانایی و شعور اینو نداره که جواب دادن منو به پای چیز دیگه ای نداره

امروز بهش گفتم واسه خودم متاسفم که برداشتت از من این بوده بماند که چقد غلط کردم شوخی کردم بست به دمش ولی فک کرد من نمیفهمم ته تهش فکرش یه چیز دیگه بوده از برخورد خوب من،یه جماعتی هستن تو دنیای اطراف من که برداشتشون از دختر خوب اینه که وقتی یه ادم بهش سلام میکنه درجا بگن خفه شووو بیشعور احمق....همین ینی ته خوبی ،چی بگم بخدا

شایدم همه درست فک میکنن من بدم

اخه خدا اصلا هدفت از خلقت من چی بوده

چرا از اول من متفاوت با اطرافیانم فک میکردم

از ظاهرم بگیر تا ته ته ته باطنم یه چیز دیگس با اطرافیانم فرق داره

خدایا حالمو خوب کن

این منم....من امروز

پریشون احوال،غصه دار،روانی،نوع ویژه ای از افسرده

یا حق

حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور...
ما را در سایت حرف شصتو نهم...زندگی بعد از کنکور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niyazbano76 بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 12:24